۱۳۹۵ دی ۱۹, یکشنبه

هاشمی که بود و چه کرد؟



👈  #هاشمی_رفسنجانی نه یک اصولگرا، نه یک میانه‌رو، نه سردار سازندگی، نه امیرکبیر، نه یک اصلاح‌طلب و نه یک اعتدال‌گرا بود! او تنها یک «حافظ نظام» بود.


ما از سال‌ها دور، با هاشمی دوست جون‌جونی بودیم. از جیک و بُک همدیگه خبر داشتیم. تا اوایل دهه‌ی شصت هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. مسائلی در آن دوران اتفاق افتاد که بین ما کم‌کم فاصله افتاد.

او با #بهشتی هم، دوست صمیمی بود. اما پس از انقلاب و با پیدا شدن سروکله‌ی #خامنه‌ای، با بهشتی اختلاف نظر پیدا کرد؛ اختلاف نظر در اداره‌ی امور مملکت. او معتقد به اداره مملکت براساس مدل #چینی (#سوسیالیسم با درهای باز) بود در حالی که بهشتی مدل غربی را پیشنهاد می‌داد. در این میان سروکله‌ی خامنه‌ای پیدا شد که معتقد به مدل #روسی آنهم از نوع #استالینی‌اش بود؛ که نظرش به نظر هاشمی نزدیک‌تر بود.

بر خلاف اعتقاد رایج بین مردم، که هاشمی را باهوش‌تر و سیاست‌مدارتر از خامنه‌ای می‌دانند؛ او به دلایلی نامعلومی به‌مرور بازیچه و ملعبه دست خامنه‌ای شد و برای اینکه خط مدیریتی خامنه‌ای در مملکت پیش برود، لازم شد بهشتی حذف شود و این امر به هاشمی محول شد (جریان هفتم تیر 60).

باز بر خلاف اعتقاد رایج بین مردم، که هاشمی را شخص دوم مملکت پس از #خمینی می‌دانستند، او شخص دوم پس از خامنه‌ای بود؛ در واقع خمینی هیچکاره بود!.

در طول 38 سال حکومت اسلامی، تمام هّم و غّم هاشمی، #حفظ_نظام بود و همه کارهایی را که او در طول این مدت انجام داد، فقط و فقط بخاطر حفظ نظام (و نه حفظ و آبادی ایران) بود:
از تدوین لوایح و قوانین ضدبشری، قلع وقمع‌کردن مخالفان، حذف #بنی‌صدر، برکناری #منتظری و اعدام‌های دهه‌ی ۶۰ در دوره‌ی ریاست مجلس گرفته؛
تا ایجاد خفقان و سربه‌نیست کردن مخالفان (‏ترور #بختیار، فریدون_فرخزاد، رهبران کردها و بمب‌گذاری در عربستان و لبنان و آرژانتین)، ورود وزارت اطلاعات به اقتصاد، ورود قرارگاه #خاتم‌الانبیا به اقتصاد و نابودکردن منابع آب کشور در دوره‌ی ریاست جمهوری؛
تا سروسامان دادن #قتل‌های_زنجیره‌ای پس از دوره‌ی ریاست جمهوری.

حتی در حالی‌که پس از وقایع سال 88 و اختلاف نظر ظاهری او با خامنه‌ای باعث شد چهره‌ای محبوب در نزد بسيارى از مردم بشود؛ در نامه‌ای به خامنه‌ای و هم در خطبه‌های نمازجمعه، دکترین سیاسی جمهوری اسلامی، در #برخورد_با_مردم را سازمان‌دهی کرد («این افرادی که الان در زندان هستند، لازم نیست با این عنوان در زندان باشند» به این معنی است که باید آن‌ها را با عنوان‌های دیگری که نزد مردم حساسیت برانگیز نباشد زندانی کرد).

پس از وقایع سال 88 هم با نظر خامنه‌ای دست به #مظلوم‌نمایی زد (باز هم بخاطر حفظ نظام) که من اسم این عملیات را گذاشتم «پروژه‌ی #هاشمی‌درمانی حکومت». در این رابطه دختر و پسرش را به زندان سپرد، به خدا نامه نوشت و درد دل کرد و بسیاری کارهای دیگر که همگان از آن اطلاع دارند؛ تا جایی که توانست در سال 92، نوچه‌اش، حسن روحانی، را رئیس‌جمهور کند (باز هم برای حفظ نظامی که در اثر تحریم‌های بین‌المللی در آستانه‌ی ورشکستگی بود).
در این رابطه سخنان محمد #نوری‌زاد جالب توجه است که می‌گوید: «در تنها دیدار رخ به رخی که با وی داشتم به ایشان گفتم: شما یکی از دو نفری هستید که عده‌ای بی گناه را زده‌اید و کشته‌اید و بسیاری را به زندان انداخته‌اید و اموال بسیاری را مصادره کرده‌اید و جمعیتی را خانه‌نشین یا از سرزمین‌شان بیرون رانده‌اید. و پیشنهاد دادم: بیایید و یک به یک، این بی‌گناهان  را بربشمرید و از صاحبان حق حلیت بطلبید.  او در پاسخ من گفت: من این روزها حال مساعدی ندارم. (دخترش در زندان بود و مهدی در راه ایران) و ادامه داد: من نگران بعد از آقای خامنه‌ای هستم.  مانده‌ام که بجای ایشان چه کسی را داریم؟»

می‌بینید! در شرایطی که بقول خودش حال مساعدی ندارد باز هم بفکر نظام و جانشینی خامنه‌ای است!

بطور خلاصه در یک کلام: «هاشمی جانش به نظام بسته بود» و هرکاری برای حفظ نظام می‌کرد؛
امیدوارم که «جان نظام هم به جان هاشمی بسته باشد»

آیت‌الله بی‌دوگوله

19 دیماه 1395

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر