۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

صفهای سیاسی


ما ایرانیها،صفهای سیاسی مون هم مثل صفهای عادی دیگه مونه. صف نون، صف شیر، صف تره بار و بقیه صفها. نه سرش معلومه نه ته اش. نه معلومه کی تو صفه، نه معلومه کی نیس. نه مشخصه کی جلوتر از کیه و کی پشت سر کی.
صفهای گروههای سیاسی مون هم مثل این صفهاست. الان از نظر تئوری دو صف مشخص سیاسی داریم که هر کدوم هدف مشخصی دارند ولی گروههای سیاسی ما مشخص نیست تو کدومیک از این صفها هستند. یه گروه بعضی وقتها حرکتی می‌کنه و بیانیه ای میده که آدم فکر میکنه تو صف دوم وایستاده ولی بعد از مدتی یه حرفی میزنه که آدم مطمئن میشه اون تو صف اوله.
هدف صف اول مشخصاً حفظ نظام حکومت اسلامیست به هر قیمت و هزینه‌ای. اونهایی که معلومه مشخصا تو این صفند، از سیدعلی خامنه‌ای تا امثال میرحسین موسوی (البته قبل از حصر خانگی و قطع ارتباطش با رسانه ها) را در بر میگیره. افراد این صف به راهها و روشهای گوناگونی برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکنن که آخرینش پروژه هاشمی درمانی و مظلوم نمایی هاشمی رفسنجانی است که قطعاً در این صفه.
هدف صف دوم هم مشخصاً براندازی حکومت اسلامی است. اما وقتی به گروههای مدعی بودن در این صف نگاه میکنیم میبینیم که بعضیهاشون طوری تو صف وایستادن که آدم فکر میکنه اون جزو نفرات صف اوله. حالا بگذریم که توهمین صف دوم کسایی واستادن که نگاهشون به جلوی صف اوله! کسایی که به دنبال براندازی حکومت اسلامیند ولی هدفشون  ایجاد یه حکومت ایدئولوژیک مثل حکومت اسلامی فعلی است. مثلاً با تمام احترامی که برای مخالف خودم قائلم، ببینین بیش از 34 ساله که مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدینه! یعنی بیش از یک و نیم برابر رهبریه امام خامنه‌ای! یا بیش از سی ساله که خانم مریم رجوی به قول خودشون رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومته! یعنی چیزی بیشتر از ریاست جمهوری مبارک و قذافی و بن علی و سیدعلی و بشار و همه رئیس جمهورای برگزیده مادام العمر کشورهای دیکتاتور زده و به اصطلاح مردمی! حداقل تو روسیه اگه میخوان یک رئیس جمهورو مادام العمر کنن، دوره اش که تموم شد، اونو میکنن نخست وزیر و تموم اختیارات رئیس جمهور رو هم میدن بهش تا بعد از 4 سال دوباره اونو بکنن رئیس جمهور و همون  آش و کاسه قبلی.
در آخر میگم: آی گروههای سیاسی! تورو به خدا، تو رو به هرکی که قبول دارید و براتون عزیزه، بیاین درست کردن صفهامونا با درست کردن صفهای سیاسی شروع کنیم. مواضعمونو واضح و شفاف کنیم.
فکر میکنم اگه صفها منظم بشه و معلوم بشه که هرکی تو کدوم صفه، بالاخره میشه با مذاکره و تعامل، صفهایی رو که هدفشون نزدیک به همه رو حداقل به طور تاکتیکی به هم متصل کرد و برای رسیدن به هدف تلاش کرد. مثلا حالا که کسایی پیدا شدن و یه منشوری رو تدوین کرده اند (که تدوین یک منشور همبستگی ملی آرزوی چندین و چند ساله من بوده) بیاین با هم بشینین و بندهای منشور رو با تعامل و گفتگو تعدیل کنین که بشه واقعا یه منشور همبستگی ملی که مورد توافق همه ملت باشه، چه اون دسته از مردمی که اصلا بدنبال براندازیند و چه اونایی که با اینکه با اصل جمهوری اسلامی موافقند، از عملکرد سران حکومت ناراضیند و به دنبال یک تغییرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر